خدایا!

آن دلی که لطافت حضور تو را ندارد

تهی است از هر چه عشق

 

امید من!

در جاده ای که نسیم عبادت تو نمی ورزد و مهتاب

رحمت تو نمی تابد کدامین راه به حقیقت تو می برد

محبوب من !

هر که رو به سوی تو کند چشم به او می دوزی

و به هرکه دلش هوای تو کند دل می بندی

و به سری که سودای تو داشته باشد سر می زنی

دلبرا  !

دست ما را بگیر ای که بر سر زندگانت دست محبت

می کشی و بر چشم مردگانت سرمه حیات