دیدار
خدایا!
آن دلی که لطافت حضور تو را ندارد
تهی است از هر چه عشق
امید من!
در جاده ای که نسیم عبادت تو نمی ورزد و مهتاب
رحمت تو نمی تابد کدامین راه به حقیقت تو می برد
محبوب من !
هر که رو به سوی تو کند چشم به او می دوزی
و به هرکه دلش هوای تو کند دل می بندی
و به سری که سودای تو داشته باشد سر می زنی
دلبرا !
دست ما را بگیر ای که بر سر زندگانت دست محبت
می کشی و بر چشم مردگانت سرمه حیات
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۸۸/۰۴/۰۳ ساعت 18:17 توسط در راه مانده
|
خدايا! مرا شاكر و صابر گردان و مرا در چشم خويش خوار و در نظر مردم بزرگوار گردان .